English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (578 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
kevel U چوب یکنوع تیشه برای سنگ تراشی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
granulating hammer U تیشه سنگ تراشی
balbriggan U یکنوع پارچهء نخی که برای زیرپوش بکار میرود
bock U یکنوع چرم پوست گوسفند که برای صحافی بکار میرود تیماج
axing U تیشه
hatchets U تیشه
scabbing U تیشه
hatchet U تیشه
ax U تیشه
bush hammer U تیشه
axed U تیشه
axe U تیشه
chip axe U تیشه
neographism U نویسه تراشی
neolalia U واژه تراشی
shaves U ریش تراشی
shaved U ریش تراشی
rationalization U دلیل تراشی
shave U ریش تراشی
shaping U صفحه تراشی
neologism U واژه تراشی
neologisms U واژه تراشی
redressing U باز تراشی
broadax U تیشه سرپهن
broadaxe U تیشه سرپهن
self assumption U تیشه روبخودی
roughening by picking U تیشه کاری
adzes U تیشه زدن
scutch U تیشه معماری
carpenters axe U تیشه نجاری
adz U تیشه زدن
adze U تیشه زدن
narrow edged hoe U تیشه دم قلم
scabbing U تیشه کاری
bush-hammered U ابزار سنگ تراشی
stone work U جایگاه سنگ تراشی
blocking-out U قلم سنگ تراشی
To raise difficulties . To creat obstacles. U اشکال تراشی کردن
crandall U چکش سنگ تراشی
shaving U اصلاح صورت تراشی
grainer U تیغ پشم تراشی
gear cutting دنده تراشی [مهندسی]
pullery U کارگاه پوست تراشی
moon knife U چاقوی پوست تراشی
razors U تیغ صورت تراشی
razor U تیغ صورت تراشی
helve U دسته تیشه ومانند ان
chipper U تیشه نجاری خراط
spuds U تیشه مخصوص کندن یخ
mason hammer U تیشه یا چکش بنایی
to kick against the pricks U تیشه بریشه خودزدن
kevel U تیشه سنگ تراش
hacking U تیشه کاری سنگ
spud U تیشه مخصوص کندن یخ
sculpture U پیکر تراشی سنگتراشی کردن
carver U قلم سنگ تراشی سازنده
sophistry U زبان بازی برهان تراشی
sculptures U پیکر تراشی سنگتراشی کردن
sculpture in miniature U پیکر تراشی کوچک اندام
statuary U مجسمه ساز هیکل تراشی
To dig ones own grave. U تیشه به ریشه خود زدن
balalaika U یکنوع رقص
balalaikas U یکنوع رقص
hogfish U یکنوع عقرب ماهی
baccara U یکنوع بازی ورق
balas U یکنوع یاقوت سرخ
chutney U یکنوع چاشنی غذا
gasket U یکنوع کلاه کاسک
boldface U یکنوع حرف درشت
davenport U یکنوع میزتحریر فریف
pignut U یکنوع بادام زمینی
boxcar U یکنوع واگن باری
baccarat U یکنوع بازی ورق
gaskets U یکنوع کلاه کاسک
hack hammer U چکش تیشه مانندکه سنگ تراشان بکارمیبرند
baboon U یکنوع میمون یا عنتر دم کوتاه
baboons U یکنوع میمون یا عنتر دم کوتاه
balmoral U یکنوع کلاه نوک تیز
reed organ U یکنوع الت موسیقی بادی
balmoral U یکنوع چکمه یا پوتین بندی
balmoral U یکنوع نیم تنه پشمی
napalm U یکنوع گاز سوزاننده و اتش زا
napalms U یکنوع گاز سوزاننده و اتش زا
napalming U یکنوع گاز سوزاننده و اتش زا
napalmed U یکنوع گاز سوزاننده و اتش زا
fer de lance U یکنوع مار سمی یاافعی
bingo U یکنوع بازی شبیه لوتو
cithara U یکنوع الت موسیقی قدیمی
emboly U یکنوع عمل جراحی مخصوص فتق
bireme U یکنوع قایق کوچک قدیمی دوپارویی
electric eel U یکنوع ماهی بزرگ شبیه مارماهی
homosporous U دارای یکنوع هاگ غیر جنسی
brownie U یکنوع نان شیرینی میوه دار
thaler U یکنوع سکه بزرگ نقره المانی
bazooka U یکنوع سلاح قابل حمل بازوکا
brownies U یکنوع نان شیرینی میوه دار
bazookas U یکنوع سلاح قابل حمل بازوکا
parpen U سنگ تراشی مه از توی دیواری گذر کرده و ازدوسوی ان نمایان باشد
bongos U یکنوع طبل دوطرفه که بادست نواخته میشود
balalaikas U بالالایکا یکنوع الت موسیقی شبیه گیتار
balalaika U بالالایکا یکنوع الت موسیقی شبیه گیتار
bongo U یکنوع طبل دوطرفه که بادست نواخته میشود
beanie U یکنوع عرقچین کوچک که محصلین برسر می گذارند
barong U یکنوع چاقو یا شمشیر دسته کلفت لبه تیز
fluke U یکنوع ماهی پهن دارای دو انتهای نوک تیز اصابت اتفاق
addax U یکنوع بز کوهی که رنگ روشن دارد و در افریقاو سیبری دیده میشود
flukes U یکنوع ماهی پهن دارای دو انتهای نوک تیز اصابت اتفاق
linsey woolsey U یکنوع پارچه پشم ونخ یا پشم وکتان زبر
kiosks U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosk U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
ionic U وابسته به یون الکتریکی یکنوع حروف سیاه چاپخانه زبان قدیمی مردم ایونی یونان سرستون ساخته شده بسبک ایونی یونان
badminton U بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code U زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
plug compatible U دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
deforest U درختان جنگل را قطع کردن ازحالت جنگل خارج کردن جنگل تراشی کردن
deforests U درختان جنگل را قطع کردن ازحالت جنگل خارج کردن جنگل تراشی کردن
deforesting U درختان جنگل را قطع کردن ازحالت جنگل خارج کردن جنگل تراشی کردن
deforested U درختان جنگل را قطع کردن ازحالت جنگل خارج کردن جنگل تراشی کردن
microsoft U بزرگترین طراحی و ناشر نرم افزار برای PC و Macintosh. ماکروسافت سیستم عامل را برای IBM PC سافت و پس برای ماکروسافت با مجموعهای از نرم افزارهای کاربردی
drives U چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
drive U چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
strategies U طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
strategy U طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
infra red link U روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
IrDA U روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
recalled U برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
recall U برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
recalls U برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
narrative U یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
narratives U یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
Ackerman's function U تابع بازگشتی برای بررسی توانایی کامپیوتر برای اجرای بازگشت
c U استفاده از کامپیوتر برای کمک به دانش آموزان برای یادگیری یک موضوع
teacloth U رومیزی برای میز چای دستمال برای خشکاندن فنجانها
bin U محلی برای کاغذهایی که باید آماده برای چاپ شوند
permanent U آنچه برای مدت طولانی یا برای همیشه باقی بماند
iil U دستگاه کنترل برای برای تولیدات صنعتی و سیستمهای کامپیوتر
teacloths U رومیزی برای میز چای دستمال برای خشکاندن فنجانها
bins U محلی برای کاغذهایی که باید آماده برای چاپ شوند
revenue tax U مالیاتی که برای افزایش درامد کشور است نه برای تاثیردربازرگانی
no show U مسافری که جا برای خودمحفوظ کرده ولی برای سفرحاضر نمیشود
double U استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
doubled U استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
gather shot U ضربه برای نزدیک اوردن 2گوی برای کسب امتیازهای پی درپی باکارامبول
scratches U حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
feedback U اطلاعاتی از یک منبع که برای تغییر دادن چیزی یا تامین پیشنهادی برای آن میباشد
grammars U امکان نرم افزاری برای بررسی متن یا حرف برای صحت گزاری آن
scratching U حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
scratched U حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
scratch U حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
doubled up U استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
bread and point U سیب زمینی و نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
opened U سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
redundancies U بررسی داده دریافتی برای کدهای افزوده صحیح برای تشخیص خطا
redundancy U بررسی داده دریافتی برای کدهای افزوده صحیح برای تشخیص خطا
open U سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
potatoes and point U سیب زمینی یا نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
autos U توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
opens U سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
intubation U فرو کردن لوله در حنجرهای برای برای نگاه داشتن .....دیفتری و مانندان
cats U استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود
FDDI U اختصاری برای استاندارد FDD1 برای ارسال داده آنالوگ به صورت دیجیتال
grammar U امکان نرم افزاری برای بررسی متن یا حرف برای صحت گزاری آن
cold test U ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
cold thrust U ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
auto U توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
cat U استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود
liberal education U اموزش و پرورشی که برای روشن کردن فکر باشد نه برای مقاصد پیشهای
HTTP U دستوری که جستجوگر برای درخواست وب سرور اینترنت برای اطلاعات صفحه وب میدهد
personal U متصل یا وصل در سیستم برای مشخص کردن یا تامین اجازه برای کاربر
diagnostics U اطلاع و پیام سیستم پس از تشخیص خطا برای کمک به کاربر برای تصحیح کردن آن
precision U استفاده از بیش از یک بایت داده برای ذخیره سازی عدد برای افزایش دقت
invitations U عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
turnaround time U زمان لازم برای فعال کردن برنامه برای تولید که کاربر خواسته است
Kaleida Labs U شرکت فروش واسط بین Apple و IBM برای تولید از برای نوشتاری چندرسانهای
haze U تاثیر گرافیکی برای شبیه سازی مه طبیعی برای ایجاد فضای سه بعدی حقیقی تر
beta range U حدود تغییر گام ملخ در موتورتوربوپراپ برای تولید نیروی برای صفر یا منفی
invitation U عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
straight line coding U برنامه نوشته شده برای جلوگیری از استفاده حلقه و انشعاب برای اجرای سریع تر
executive information system U نرم افزار ساده برای استفاده حاوی اطلاعاتی برای مدیر یا خصوصیاتی از شرکت
VidCap U برنامه کاربردی در ویدیوی ماکروسافت برای سیستم ویندوز برای نگهداری یک رشته ویدیویی
pork barrel U برنامه دولتی دارای منافع مادی برای اشخاص تصویب کننده ان یا برای دولت
wiring U ساختار فلزی برای پشتیبانی کابلهای ورودی و ایجاد اتصال برای وصل کابل ها
people who live in glass houses should not throw stones <idiom> U هرچه را برای خود میپسندی برای دیگران هم ب"سند
labor of love <idiom> U انجام کار برای خشنودی شخص نه برای پول
keystroke U برسی هر کلید انتخاب شده برای اطمینان یافتن از اینکه برای عملی مناسب است
writes U حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود.
weight belt U کمربند با وزنه هایی برای سنگین کردن بدن غواص برای رفتن به عمق موردنظر
compiler U اسمبلر یا کامپایلری که یک برنامه را برای یک کامپیوتر کامپایل و در همان زمان برای دیگری اجرا میکند
hybrid circuit U ترکیب کامپیوترهای آنالوگ و دیجیتال و قط عات برای تامین سیستم بهینه برای کار مشخص
multiple U استفاده از بیش از یک بایت داده برای ذخیره سازی عدد برای افزایش دقت ممکن
write U حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود.
phoneme U برای بررسی صدای ورودی برای تشخیص کلمات یا تولید صحبت با تکرار چندین صدا
cue U پیام ارسالی روی صفحه نمایش برای یاد آوری به کاربر برای درخواست یک ورودی
cues U پیام ارسالی روی صفحه نمایش برای یاد آوری به کاربر برای درخواست یک ورودی
billiard point U در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
electronic U سیستمی که از ترمینال کامپیوتری برای سایت فروش برای امور الکترونیکی یا کنترل مثل مشخصات محصول و...
boarded U BCP که شامل مسیرهای هدایت برای سیگنالهای کامپیوتری است . برای آدرس و داده و باس کنترل
literacy U اصط لاحات مربوطه و قادر بودن برای استفاده از کامپیوتر برای برنامه نویسی و برنامههای کاربردی
conferencing U اتصال چندین کامپیوتر وترمینال به هم برای اجازه دادن به گروهی از کاربران برای ارتباط برقرار کردن
board U BCP که شامل مسیرهای هدایت برای سیگنالهای کامپیوتری است . برای آدرس و داده و باس کنترل
z buffer U محل از حافظه برای ذخیره اطلاعات بردار Z برای شی گرافیکی نمایش داده شده روی صفحه
Recent search history Forum search
2New Format
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1Potential
1incentive
1affixation
1gorse melatonin
1if you have any question please ask us , we are here to help
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com